یا مجیب
می گویند وسط روضه ها،خصوصا روضه ی عمو عباس(علیه السلام)،آنجا که تقریبا تمام قلب ها پاره پاره است چونان مشک اش و اشک ها جاری است؛آن زمان که شانه های همه لرزان است و سرها همه به زیر و عقل ها همه حیران از این همه وفاداری و شجاعت و مردانگی...دعا اجابت می شود...روضه خوان ها هم همه این را می دانند لااقل روضه خوان مسجد ما که می دانست... دُرست وسط روضه،آن هم روضه ی عمو عباس(علیه السلام)؛دقیقا آنجا که صورت ها همه خیس بود و سرها همه به زیر،دست ها را بالا گرفتیم و برای فرجت دعا کردیم آقا...
کاش اجابت شویم.
-این نوشته مربوط به تاسوعاست،عصر روز نهم محرم 1436،روزی که سراسر باران بارید
-طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد نشانه ی چیست؟
شنیده ام که کسی می آید به مهمانی
کسی که سبز تر است از هزار بار بهار
کسی شگفت،کسی آنچنان که می دانی...
قیصر امین پور